کد مطلب:3661
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:24
آيا راه سعادت اين است كه همچون صلحا و عرفاي عزلت نشين و رقيق القلب، در جهت نجات خود بكوشيم يا همچون دكتر شريعتي و يا شيخ حسن جوري در راه جامعه همه چيز خود رادر طبق اخلاص نهيم؟
شكي نيست كه افراط و تفريط در هر زمينه اي و در هر نوع كاري مضر است و از طرفي ساختن جامعه و ديگران با ساختن خود و توجه به حالات خويش نه تنها منافات نداشته بلكه ساختن خويش از ضروريات توجه و رويكرد به اصلاح جامعه است حال با توجه به اين دو نكته بايدگفت عزلت نشيني و دوري از جامعه و مردم در ديدگاه اسلام امر مطلوبي نيست.
مرحوم شهيد مطهري در كتاب انسان كامل به اين ضعف اشاره نموده و گفته اند : مسئله ديگري كه در انسان كامل عرفان (تصوفي) وجود دارد و اسلام آن را تأييد نمي كند اينست كه در عرفان فقط درون گرايي مطرح است ـ ولي اسلام ضمن تأييد همه آنچه كه در مورد دل و عشق و سير و سلوك و علم افاضي و علم معنوي و تهذيب نفس گفته مي شود، انسان كاملش، انسان جامع است، برون گرا هم هست،جامعه گرا هم هست. هميشه سر در گريبان خودش فرو نبرده است،البته بسياري از پيشروان عرفان چون شديداً تحت تأثير تعليمات اسلامي بوده اند،متوجه اين نكته بوده اند و در كلمات خود به اين نكته اشاره كرده اند. اما به هر حال گاهي كم و بيش اين افراط پيدا شده است. يعني درون گرايي به حدي رسيده كه ديگر برون گرايي نفي شده است. اسلام اين جهت راتأييد نمي كند.
و به هر حال اين انحراف در زندگي مثل حضرت امام خميني( آن عارف بالله و صاحبدل بزرگ اصلاً ديده نمي شود بلكه همه عمر خود را صرف هدايت و رفع مشكلات مردم نمود و همه توان خود را در اين زمينه صرف نمود. درعين سرشاري و پرباري از حقائق و سلوك عرفاني
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.